Saturday, June 16, 2007
Rise in Violence in North Shows Afghanistan's Fragility
Angry supporters of Gen. Abdul Rashid Dostum, the ethnic Uzbek strongman, clashed with the police in the northern town of Shiberghan on Monday, leaving at least seven people dead and 34 wounded, officials said. The government sent army units to the area, anticipating further unrest. Also in the north, a suicide bomber attacked a convoy of foreign security contractors, killing himself and two Afghan civilians. It was the fourth such attack in the north in the past two weeks. The bombings in the relatively peaceful north indicated a rise in insurgent activity, and the violence in Shiberghan was a reminder of how tenuous Afghanistan?s internal stability remains, with former militia leaders like General Dostum still capable of rallying armed supporters to settle local power struggles. A United Nations official said Monday that as many as 380 civilians had been killed in the conflict in Afghanistan in the first four months of 2007, and called on Western military forces and the Taliban to respect international humanitarian law and do more to avoid civilian casualties. "The protection and safety of civilians must come first and foremost," Richard Bennett, the United Nations? top human rights officer in Afghanistan, said at a news briefing in Kabul. The conflict in Shiberghan began when more than 1,000 protesters from the youth movement of General Dostum's political party, Junbesh-e-Milli, demanded that the provincial governor be removed, and tried to storm his office. Most of those killed and wounded were shot by the police as they tried to contain the crowd, townspeople said. Among the dead was the deputy leader of the Junbesh Youth Movement, said Rais Qurban, a resident. Another resident, Mujib-u-Rahman, said that NATO peacekeepers were present in the town and that fighter jets were heard overhead. But it was unclear what role the peacekeepers might have played, and NATO has made no statement about the episode. Mr. Rahman said by telephone that residents stayed off the streets, shops were closed and every square was full of soldiers. The crowd was protesting the arrest of six men for the attempted assassination of a legislator from the region, Ahmad Khan, who was a senior representative of Junbesh but recently split with General Dostum, an Interior Ministry statement said. The governor of Jowzjan Province, Juma Khan Hamdard, is a former ally of General Dostum?s who had fallen out with him over the arrests. Government officials accused General Dostum's supporters of taking the law into their own hands and rioting under the guise of holding a demonstration. In a statement, the Interior Ministry said that the rioters fired on security forces, wounding four policemen, and that dozens of General Dostum's armed supporters attacked the governor?s house and disarmed and beat guards. "We had received 41 patients in our main hospital," Dr. Mirwais Amini, acting chief of public health for the province, said in a telephone interview. "Seven of them died in the hospital and two others are in critical condition." Most of the wounded were young people with bullet wounds, he said. The provincial police chief, Gen. Khalil Aminzada, said Monday evening that the Afghan police and army were in control of the city, but that they were receiving reports from the villages that more than 500 people were preparing to attack the city. "The situation is very bad and we are waiting for an attack by Dostum's supporters," he said. President Hamid Karzai condemned the violence in a statement and ordered the army and the police to restore order. "It is the legitimate and constitutional right of every Afghan to take part in peaceful demonstrations, but these demonstrations must not turn violent and cause the breakdown of law and order in the country," he said. General Dostum, a Soviet-trained general, has dominated his ethnic Uzbek region in northern Afghanistan for almost three decades, gaining a reputation for ruthlessness, both against his enemies and within his party and militia. His militia have been disarmed and he has been removed from official life, holding only the symbolic post of chief of staff for defense. But he remains a powerful presence in Jowzjan, his home province. The suicide attack on Monday, in Kunduz, was aimed at private security contractors who slowed for a speed bump, Agence France-Presse reported, quoting local police officials. It said the Taliban claimed responsibility for the attack. Two policemen were killed in a separate attack on a United Nations food convoy, Agence France-Presse said, citing officials. It said that in another attack in the south, which has been the center of Taliban activity, a NATO soldier was killed in an explosion and another soldier and an interpreter were wounded, citing a NATO statement.
Friday, June 08, 2007
مجرمينی كه به دولت پناه نبرند ، پس به كجا روند؟
!
وقتي پاي بي شيمه حارنوال والي بگير و شاروال بدوان به شهر هرات رسيد ، شهرسوار هرات مي بخشيد شاروال هرات آقاي چوچه مجددي را با پشتاره 5 ميليوني گير نمود .
تجارب اختلاصي آقاي چوچه مجددي آنقدر محدود نبود كه با چند تپ تپ پاي لرزان حارنوال ،از مردم سواري دست بكشد.
همان بود كه كميشن كاران، چريكك ها ، گرگك ها و چمچه يي هايش را ملبس با لباس شاروالي ساخته و مظاهره حارنوال ترسانك را تا حارنوالي به راه انداخت ، كه با اين كار خود ارزش قانوني مظاهره را هم اختلاس كرد.
در سابق میگفتند که دزد نباشی از پادشاه مترس، اگر رفیق مجددی نمیترسید پس چرا یک گروه را قبل از بازپرسی حارنوال ها به ترساندن شان میفرستاد. بعضی ها به این نظر اند که این عمل بچه ترسانک شهردار هرات نه تنها که تلاشی جهت ستر و اغفا دزدیش بود بلکه او از یک ارزش دموکراتیک سوء استفاده نموده است.
با آن هم حارنوال با تپ تپ چند پاي ، چوچه مجددي را از هرات دواند.
اين گرفتن ودواندن ، مردم اختلاص شده و به جوش آمده را اندكي آرام ساخت. آنان با خود ميگفتند: دولت خو برده ما بيدار شده ، ما بي جاه در حافظه هاي چورشده خود حادثه هشت جوزا را بار ديگر ميپرورانيم ..... نه نه دولت بيدار شده است ، ديگر اين شعر درست نيست :
به زير تور عدالت نرفت سرقتمند.
حمايه ميشود از جانب سياستمنــــد
به هر صورت آقاي چوچه مجددي از هرات فرار كرد. شايد فكر كنيد كه حتماً از وطن فرار كرد. نه در خارج جاي نداشت ، باز دولت كه باشد چرا خارج؟! زيرا نیمه یی دولت از مجرمين است ومجرمين از دولت! خوب مجددي کوچک به دولت پناه برد. حارنوال میگیوند که رفیق مجددی از پول ساختن پنج ستاره وند زده است.
هر چه شده بود ؛ اما محكمه بايد كار ميكرد چون مختلس با پشتاره بود ؛ اگر خودش را پنهان كردند ، پشتاره 5 ميليونيش را چي ميكردند.
محكمه كار نمود ؛ ولي كار چرب و نرم !!
چوچه مجددي كه به اساس ماده 270 قانون بايد به حبس كواسه دار محكوم ميشد يعني تا صاحب كواسه ميشد بايد در زندان ميماند ؛ مگر به اساس ماده 161 قانون به حبس چكري محكوم شد.
در اینجاست که حارنوالی که چوچه مجددی را به چنگک کشیده بود از نتیجه محکمه از خرسند نیستند
خو باز محکمه دیگر چیزی میگوید:
( به قول دو حارنوال)
وزيرو قاضي و والي و دزد مؤتلف اند
كجا عريضه برد آدم حاجتمنـــــــــــــد؟
شاعر بي جا سروده گناه قاضيان نبود؛ اگر آن دو احكام قانون ياد شده بجاي ماده ، نر ميبودند يك كارميشد.
اگر نه نر و یا نه ماده هم تطبیق میشود باز هم یک کار میشود. همین امروز اضافه تر از 620 نفر در زندان پلچرخی زندانی هستند، این آدمک های بی واسطه منتظر فیصله محکمه هستند. در قانون اساسی ما گفته شده که تا فیصله محکمه هر شخص حالت اصلی را دارد – یعنی بیگناه هستند.
رفتییم که از حضرت والی رفیق مجددی بپرسیم که چرا متهم شده بود و یک خوش آمدیدی به دفترش بگوییمش.
بنده خود یک اندازه آدم کم دل هستم با صد ازر و زاری همکارم اجمل خالقیار را رازی کردم که به دفتر حضرتک برود. حضرت برایش گفت فردا بیا اما امروز نظرش را تغیر داد و گفت:
اجمل جان معذرت میخواهم که ترا بدیدن رفیق فرستادم، میگویند که حالا افراد امنیت را بدنبال اجمل انداخته اند.
نقش بابه مجددي !
زماني كه چوچه مجددي به كابل ميآيد ، در زير بالاپوش تكيه گاه آقاي كرزي يعني بابه مجددي پناه ميبرد .
بابه مجددي چه ميكرد ؛ چون مسؤوليت رهاي زنداني ها را بدوشش بسته اند ، موصوف به اساس دين ديني ، وظيفوي و خانوادگي خود مجبور شد با شور دادن شاه و لقانك ساختن حارنوال ثابت ، كم گناهي چوچه مجددي را ثابت سازد. بابه مجددی چندی اختاریه را که نثار ثابت نمود، مسکین پس کشک کرد. نفر های ثابت میگویند که ثابت ادمی نیست که تنها بابه حضرت بتواند بی ثباتش کند – پایه های خوب ثابت است. اما در این قضیه بابه حضرت تهدید استعفا کرد و حتی کرزی کمی وارخطا شده بود.
گرچه مردم بار ديگر همان اشعار را ميخوانند و از خو بردگي و او بردگي دولت قصه ها ميكنند:
به زير تور عدالت نرفت سرقتمنـــد
حمايه ميشود از جانب سياستمنــــــد
به هرچه دزد و دغل احترام بايدكرد
مقام دزد بود موقف شرافتمنـــــــــــد
اما اما اما هنگامي كه بابه مجددي مكتوب مقرري چوچه مجددي را به دستش ميداد گفت:
هر قدر برايت ميگفتيم كه نسبت به تو ، يك دو پيراهن دونتبان را بيشتر پاره كرده ايم ؛ ولي به حرف ما توجه نميكردي .
بچيم ! ما دنيا ره خورديم .... و تو هرات را خورده نتوانستي ...
جانم ! شهر سواري و مردم سواري هنر ميخواهد ، برو و در آينده متوجه باش !!
باز ده شهر و بازار کم کم پیشانی مردم ترش دیده میشود. یگان دان اش میگوید: در دولت کرزی تعداد زیاد از کسانی موجود اند که متهم به فروش و قاچاق مواد مخدر، اسلحه، انسان، دستبرد به دارای عامه، جهل کاری، سواستفاده از مقام و جنایات جنگی اند. در گزارش که بتاریخ 19 مارچ از جانب بنیاد افغانستان شفاف بنشر رسیده است گفته شده که نارضایتی مردم از دولت منجر به شورش ها خواهد گردید، یکی از مسوولین نامسلمان افغانستان شفاف بنام سکات بولینجر گفت "فساد افغانستان به نکته رسیده که باید در مورد نگران بود"
وقتي پاي بي شيمه حارنوال والي بگير و شاروال بدوان به شهر هرات رسيد ، شهرسوار هرات مي بخشيد شاروال هرات آقاي چوچه مجددي را با پشتاره 5 ميليوني گير نمود .
تجارب اختلاصي آقاي چوچه مجددي آنقدر محدود نبود كه با چند تپ تپ پاي لرزان حارنوال ،از مردم سواري دست بكشد.
همان بود كه كميشن كاران، چريكك ها ، گرگك ها و چمچه يي هايش را ملبس با لباس شاروالي ساخته و مظاهره حارنوال ترسانك را تا حارنوالي به راه انداخت ، كه با اين كار خود ارزش قانوني مظاهره را هم اختلاس كرد.
در سابق میگفتند که دزد نباشی از پادشاه مترس، اگر رفیق مجددی نمیترسید پس چرا یک گروه را قبل از بازپرسی حارنوال ها به ترساندن شان میفرستاد. بعضی ها به این نظر اند که این عمل بچه ترسانک شهردار هرات نه تنها که تلاشی جهت ستر و اغفا دزدیش بود بلکه او از یک ارزش دموکراتیک سوء استفاده نموده است.
با آن هم حارنوال با تپ تپ چند پاي ، چوچه مجددي را از هرات دواند.
اين گرفتن ودواندن ، مردم اختلاص شده و به جوش آمده را اندكي آرام ساخت. آنان با خود ميگفتند: دولت خو برده ما بيدار شده ، ما بي جاه در حافظه هاي چورشده خود حادثه هشت جوزا را بار ديگر ميپرورانيم ..... نه نه دولت بيدار شده است ، ديگر اين شعر درست نيست :
به زير تور عدالت نرفت سرقتمند.
حمايه ميشود از جانب سياستمنــــد
به هر صورت آقاي چوچه مجددي از هرات فرار كرد. شايد فكر كنيد كه حتماً از وطن فرار كرد. نه در خارج جاي نداشت ، باز دولت كه باشد چرا خارج؟! زيرا نیمه یی دولت از مجرمين است ومجرمين از دولت! خوب مجددي کوچک به دولت پناه برد. حارنوال میگیوند که رفیق مجددی از پول ساختن پنج ستاره وند زده است.
هر چه شده بود ؛ اما محكمه بايد كار ميكرد چون مختلس با پشتاره بود ؛ اگر خودش را پنهان كردند ، پشتاره 5 ميليونيش را چي ميكردند.
محكمه كار نمود ؛ ولي كار چرب و نرم !!
چوچه مجددي كه به اساس ماده 270 قانون بايد به حبس كواسه دار محكوم ميشد يعني تا صاحب كواسه ميشد بايد در زندان ميماند ؛ مگر به اساس ماده 161 قانون به حبس چكري محكوم شد.
در اینجاست که حارنوالی که چوچه مجددی را به چنگک کشیده بود از نتیجه محکمه از خرسند نیستند
خو باز محکمه دیگر چیزی میگوید:
( به قول دو حارنوال)
وزيرو قاضي و والي و دزد مؤتلف اند
كجا عريضه برد آدم حاجتمنـــــــــــــد؟
شاعر بي جا سروده گناه قاضيان نبود؛ اگر آن دو احكام قانون ياد شده بجاي ماده ، نر ميبودند يك كارميشد.
اگر نه نر و یا نه ماده هم تطبیق میشود باز هم یک کار میشود. همین امروز اضافه تر از 620 نفر در زندان پلچرخی زندانی هستند، این آدمک های بی واسطه منتظر فیصله محکمه هستند. در قانون اساسی ما گفته شده که تا فیصله محکمه هر شخص حالت اصلی را دارد – یعنی بیگناه هستند.
رفتییم که از حضرت والی رفیق مجددی بپرسیم که چرا متهم شده بود و یک خوش آمدیدی به دفترش بگوییمش.
بنده خود یک اندازه آدم کم دل هستم با صد ازر و زاری همکارم اجمل خالقیار را رازی کردم که به دفتر حضرتک برود. حضرت برایش گفت فردا بیا اما امروز نظرش را تغیر داد و گفت:
اجمل جان معذرت میخواهم که ترا بدیدن رفیق فرستادم، میگویند که حالا افراد امنیت را بدنبال اجمل انداخته اند.
نقش بابه مجددي !
زماني كه چوچه مجددي به كابل ميآيد ، در زير بالاپوش تكيه گاه آقاي كرزي يعني بابه مجددي پناه ميبرد .
بابه مجددي چه ميكرد ؛ چون مسؤوليت رهاي زنداني ها را بدوشش بسته اند ، موصوف به اساس دين ديني ، وظيفوي و خانوادگي خود مجبور شد با شور دادن شاه و لقانك ساختن حارنوال ثابت ، كم گناهي چوچه مجددي را ثابت سازد. بابه مجددی چندی اختاریه را که نثار ثابت نمود، مسکین پس کشک کرد. نفر های ثابت میگویند که ثابت ادمی نیست که تنها بابه حضرت بتواند بی ثباتش کند – پایه های خوب ثابت است. اما در این قضیه بابه حضرت تهدید استعفا کرد و حتی کرزی کمی وارخطا شده بود.
گرچه مردم بار ديگر همان اشعار را ميخوانند و از خو بردگي و او بردگي دولت قصه ها ميكنند:
به زير تور عدالت نرفت سرقتمنـــد
حمايه ميشود از جانب سياستمنــــــد
به هرچه دزد و دغل احترام بايدكرد
مقام دزد بود موقف شرافتمنـــــــــــد
اما اما اما هنگامي كه بابه مجددي مكتوب مقرري چوچه مجددي را به دستش ميداد گفت:
هر قدر برايت ميگفتيم كه نسبت به تو ، يك دو پيراهن دونتبان را بيشتر پاره كرده ايم ؛ ولي به حرف ما توجه نميكردي .
بچيم ! ما دنيا ره خورديم .... و تو هرات را خورده نتوانستي ...
جانم ! شهر سواري و مردم سواري هنر ميخواهد ، برو و در آينده متوجه باش !!
باز ده شهر و بازار کم کم پیشانی مردم ترش دیده میشود. یگان دان اش میگوید: در دولت کرزی تعداد زیاد از کسانی موجود اند که متهم به فروش و قاچاق مواد مخدر، اسلحه، انسان، دستبرد به دارای عامه، جهل کاری، سواستفاده از مقام و جنایات جنگی اند. در گزارش که بتاریخ 19 مارچ از جانب بنیاد افغانستان شفاف بنشر رسیده است گفته شده که نارضایتی مردم از دولت منجر به شورش ها خواهد گردید، یکی از مسوولین نامسلمان افغانستان شفاف بنام سکات بولینجر گفت "فساد افغانستان به نکته رسیده که باید در مورد نگران بود"
Legitimacy of International Forces under question in Afghanistan
Neither NATO nor coalition forces are UN peace keeping force in Afghanistan but they are deployed under a mandate of the UNSC (four UNSCRs - 1386, 1413, 1444 and 1510 - relate to ISAF). the Bonn agreement called on the presence of international force in Kabul to provide security for the establishment of Afghan Interim Administration and to keep the city clear of Afghan armed groups. Unfortunately, the provisions of the agreement were disregarded in the first few days, eighteen thousand Northern alliance troops, those who burned Kabul to Ashes before being kicked out by Taliban, entered the town. The provision of Bonn agreement even at the time of convention was not taking ground realities into account, “the Bonn agreement was a cover up for US and UK invasion. The US and its allies start attacking the Taliban before Bonn convention and without Security Council endorsement.” said Akbar Aria, international relation analyst. the Bonn agreement didn't consider who would provide security in the provinces and five thousand troops deployed under UN mandate was in no way enough to provide security in the most dangerous and destabilized part of the world, the force since then has been increased by 700% plus more than 75000 Afghan security forces but according to Chris Alexander the former Canadian ambassador to Afghanistan it will take three more generations to overcome the insurgency.
The Bonn agreement was a provisional arrangement for Afghanistan pending the re-establishment of permanent government institutions, the Bonn agreement was the initial series of agreements intended to re-create the State of Afghanistan. Now that the core objective of Bonn is achieved and elected government is established the government need to endorse NATO and foreign troops presence. ISAF under NATO command is claiming that they are on a "humanitarian mission," and operates under UN command while they are not; it's a counter insurgency operation, the toughest in the alliance history. Furthermore, previous UN "peace-keeping missions" were sanctioned by Chapter 6 of the UN Charter which calls for "peaceful settlement in a conflict" without the use of force; American-led Coalition Force and NATO-led international force deployed in Afghanistan is sanctioned under Chapter 7 which specifically lets UN-authorized troops use force to carry out their mission. In a proposal to Afghan Parliament, Afghan National United Front, an alliance of fifty political parties calls on the parliament to define the extent of use of force.
“There is no operational coordination procedure between international forces and Afghan security forces” said General Zahir Azimi spokesperson for ministry of defense. Five Afghan police were shot dead when their position was mistaken for Taliban hideout by Americans in Garishk district of Helmand province on Friday. A mechanism needs to be established to coordinate counter-terrorism operations with counter-insurgency operations and carry out all such operations in consultation with Afghan authorities. “We have several times intercepted foreigners in Kabul armed with heavy weapon in civilian cloths and cars” a Kabul police source which wanted to stay anonymous. Afghan security forces can’t question the identity and action of foreign troops in the absence of a national stand. NATO press office declined to make any comment on this specific issue.
ISAF’s mission was initially limited to Kabul. Resolution 1510 passed by Security Council on 13 October 2003 opened the way for a wider ISAF role. This is after ISAF came under NATO command in August 2003 and financed by common funding and the troop-contributing nations. The Alliance is responsible for the command, coordination and planning of the force. This includes providing the force commander and headquarters. but resolution 1510 nor any of it's predecessor authorizes NATO force in Afghanistan.
Coalition and ISAF had a Military Technical Agreement with the Afghan Transitional Government which still provides additional guidance for ISAF operations. the technical agreement is made under the auspices of security council and Afghan government is not the counterpart but a partner. The details of the plan are outdated and no more applicable. "I can't prevent Taliban from killing Afghan civilians, but I also don't have the mandate to prevent foreign assistance force" said Karzai in the inauguration of transitional justice program. "Bonn accord and United Nation were compelled by the white house to find a solution to Afghan question which was one of the most complicated issues of the world, the UN is in need of reconstruction more than Afghanistan, it's over due since the end of the cold war. We need to rethink our international dimension. We are too preoccupied with slapping each other, starting with Pakistan; it has a better international position if Afghanistan is not considered as a bargainer. for twenty five years men we have in power now were in the service of Pakistani policy” said Akbar Aria international relation analyst
Afghanistan would be in a better position to resolve a lot of its internal issues if solution for international alignments is found. Let’s look at the latest Afghan-international commitments, this series of agreements impose the defeated faction and ideas on Afghanistan. "We are a small nation we can't go to the world powers and organizations and enquire how they legitimize their action. It’s a matter of their interest. We have no say in our interest let alone to influence theirs. We are a consumer country and we rely on donors, we are in no position to negotiate with them, we can try to continue to ask them to give us money, give us food and a government" added Akbar Aria.
“Afghanistan is a long way from making international agreements. We can't agree with each other, if we are endorsing the emergency Loya Jirga and the constitution then Presidential is the power system. Even our president doesn't understand how a presidential system works, he is spending most of his time wrestling with the parliament while presidential system works on parties, the president comes from a party and the parliament has party stand. We have marginalized political parties so we can keep things simpler. Agreeing with each other and international partners increases efficiency. the head of our parliament can't interpret article 50 of the constitution. What has been imposed on Afghan society put head of parliament in his place as opposed to efficiency.
Efficiency is not going to be increase if we replace Karzai or Qanooni (head of parliament) this is where we are now, in a vicious circle of undermining one another in the hope of a better solution. Let’s rethink about the system which is imposed by foreigners, if we come to some terms with them we don't have to disagree with each other. Imposed policies delibately or ignorantly make us bite each other.” said Akbar Aria. Afghanistan’s international and multi-lateral relation is highly complex and it's needed to avoid international distrust again, our parents got trapped in international distrust and we suffered for it a lot we don't want the same thing for our children. "we lived in a government of nine flags at the throat of each other, I still see them in power, the only thing which hold them back is international presence and they are buying time. Whatever we do we need to stay with the international community" said Saliullah Sali, chairman of senate defense committee.
The question still remains who is our international ally? The UN, which sends “peace-keeping troops” for us or we need to search for alternatives. Last few decades witnesses that Afghanistan had a poor choice of allies i.e. USSR and then UN. both let Afghanistan down. the UN has played an important role in destabilizing most of the conflicts and has failed to prevent potential ones. UN failed to help Rwanda, Srebrenica and didn't do enough to stop south African apartheid.
Geneva accord mediated by UN which resulted in the withdrawal of soviet forces failed to install "national government of peace and reconstruction", to organize the Loya Jirgah, and an effective resettlement and reconstruction program. UN also failed to prevent interference and intervention in Afghanistan although the agreement contained mechanisms to deal with them. The 1989 Loya Jirga was not convened and a new wave of violence started. UN set backed and watched the three year long battles and then tricked Dr. Najibullah into resignation resulting in collapse of Kabul government and the destruction of the last social fabrics. Then UN witnessed ferocious inter-Mujahdeen war and a revival of Middle Ages by Taliban "Afghanistan would be better off if we could come to some sort of terms with any international partner without UN involvement. I’ll give you a couple of examples; the UN convened Afghan presidential election where they persuade American political agenda and sabotaged the election. UN corruption, wrong doings and bad policies also affected parliamentary election" said Bashir Bizhan deputy president of Afghan national congress party. "Legitimate presence of international forces is to the interest of both sides, if we reevaluate the terms an American soldier will think twice before they open fire on civilians in Nangarhar. They might spend more carefully the money which is supposed to change the course of our destiny on bottled water and fancy meals"
“We met with Karzai and NATO on Nangarhar shooting spree. It’s not enough to consider it only an unfortunate accident” said senator Salih of Kunar province. “The only way to stop civilian casualty and public discontent is to enter into new terms with foreign troops. Foreign troops have put signs on their tanks ordering pedestrian and traffic to keep away from them. Ambulances and sick people in need of urgent hospital treatment can’t pass over them. They will shoot them” said Bashir Bizhan. The number of civilians shooting as a result of breaching military parameters or not paying heed to military signs has increased tremendously over the last few months. There were at least five of them last week resulting in several casualties, one involved shooting at Pazhwok reporter in Hirat. Military experts I talked to believe this is a by-product of bad security and there is little that could be done to reduce the number of such accidents. It’s partly hard to verify the inevitability of civilian causality because it’s hard to know what really happened. Foreign troops deny access to the scene, associated press reporter was expelled from the scene and his photographs were deleted. Access by independent monitoring groups to information on civilian casualties; incident scene, detainees and displaced persons need to be facilitated.
Afghan National United Front, an alliance of fifty political parties in a proposal to parliament identifies NATO as a national and regional security risk. The proposal calls on all countries with troops in Afghanistan to conclude appropriate status of force agreement and standardize bilateral agreements on the treatment of prisoners with the government, subject to the approval of the National Assembly. War criminals and offenders of military and civilian statue should be prosecuted in Afghanistan under Afghan laws, if any agreement or protocol is in contradiction that needs to be announced invalid.
Wednesday, June 06, 2007
شخص مسؤول نیست
انجینر شاه محمود عاصم یکی از اعضای کمیسیون مستقل رادیو تلویزیون افغانستان میباشد. محترم عاصم مدت چند روزی میشود که غرض یک سفر رسمی عازم ولایت بلخ گردیده است. اما در غیابت وی هیچ یک از همکاران وی قادر به اجرای وظایف عاصم نمیباشد. به تمام معروضین و مراجعین کمیسیون رسانه ها گفته میشود که بعد از برگشت آقا عاصم، جهت اجرات، مراجعه نمایند، زیرا دیگران اسناد و دانش عمیقی که عاصم دارد، ندارند.
کمیسیون مستقل رادیو تلویزیون جهت ثبت رسانه های برقی و چاپی در چوکات قانون رسانه ها ایجاد گردیده است. به اساس ماده 43 قانون رسانه ها، کمیسیون هم وظیفه دارد بر نشرات رسانه ها نظارت داشته باشد.
وظایف این کمیسیون لازم میدارد تا اعضای کمیسیون با رسانه ها در ارتباط نزدیک بوده و به عرایض رسانه ها که معمولأ عاجل میباشد رسیده گی فوری نماید. عدم رسیده گی کمیسیون به مسایلی هم چون انتقال ملکیت رادیو، زمینه را به دولت و مقامات محلی مغرض مساعد میسازد تا آنها در مورد مداخله نموده، که به این ترتیب آزادی رسانه را سلب نمایند.
کمیسیون رسانه ها هم با فراگیری از دیگر نهاد های دولتی، با مراجعین برخورد نهادینه نه مگر برخورد دکانداری مینماید. اگر محترم عاصم تشریف ندارد، در یک نهاد، همکار وی، اقدام مینماید تا کار به تعویق نیفتد. در صورت که عاصم یگانه شخصی است که میتواند از عهده آن کار براید، در ان صورت وی باید همیشه در دفتر بماند، سفر چند روزه به فلان نقطه کشور از وظایف شخصی نه باید باشد که ضرورت آن تا حدی لازم هست که عضو دیگر کمیسیون نمیتواند، جا گزین او گردد. سفر چند روزه آقا عاصم در تناقص مستقیم با دستور کاری کمیسیون قرار دارد، وظیفه کمیسیون رسیده گی به عرایض است نه تحقیق و پژوهش که متقاضی سفر به ولایات باشد.
اینکه چند شخص معین مظهر یک نهاد میشود عواملی مختلفی دارد. در اکثر نهاد های افغانستان در غیبت یک مامور همکاران دیگر جاگزین وی نمیگردد. مامورین افغانستان، خصوصأ کارمندان دولتی، ارزشی چندانی به مشتریان خود قایل نیستند و تلاش کافی نمی نمایند تا مشکل مراجعین حل گردد. دوم اینکه کمیسیون های چون کیمسیون رادیو تلویزیون به فوریت اقدام خود نمی اندیشند. عدم هم اهنگی میان کارمندان یک اداره، دلیل دیگری است که آنها نمی توانند جای یک همکار غایب را پر کنند. نداشت ظرفیت اداری باعث آن گردیده است که ادارات نتوانند معلومات را طوری ذخیره نمایند که از آن اشخاص متعدد استفاده نمایند. غیر معیاری بودن اسناد باعث آن میشود که صرف یک شخص بتواند از آن استفاده نماید.
کمیسیون مستقل رادیو تلویزیون جهت ثبت رسانه های برقی و چاپی در چوکات قانون رسانه ها ایجاد گردیده است. به اساس ماده 43 قانون رسانه ها، کمیسیون هم وظیفه دارد بر نشرات رسانه ها نظارت داشته باشد.
وظایف این کمیسیون لازم میدارد تا اعضای کمیسیون با رسانه ها در ارتباط نزدیک بوده و به عرایض رسانه ها که معمولأ عاجل میباشد رسیده گی فوری نماید. عدم رسیده گی کمیسیون به مسایلی هم چون انتقال ملکیت رادیو، زمینه را به دولت و مقامات محلی مغرض مساعد میسازد تا آنها در مورد مداخله نموده، که به این ترتیب آزادی رسانه را سلب نمایند.
کمیسیون رسانه ها هم با فراگیری از دیگر نهاد های دولتی، با مراجعین برخورد نهادینه نه مگر برخورد دکانداری مینماید. اگر محترم عاصم تشریف ندارد، در یک نهاد، همکار وی، اقدام مینماید تا کار به تعویق نیفتد. در صورت که عاصم یگانه شخصی است که میتواند از عهده آن کار براید، در ان صورت وی باید همیشه در دفتر بماند، سفر چند روزه به فلان نقطه کشور از وظایف شخصی نه باید باشد که ضرورت آن تا حدی لازم هست که عضو دیگر کمیسیون نمیتواند، جا گزین او گردد. سفر چند روزه آقا عاصم در تناقص مستقیم با دستور کاری کمیسیون قرار دارد، وظیفه کمیسیون رسیده گی به عرایض است نه تحقیق و پژوهش که متقاضی سفر به ولایات باشد.
اینکه چند شخص معین مظهر یک نهاد میشود عواملی مختلفی دارد. در اکثر نهاد های افغانستان در غیبت یک مامور همکاران دیگر جاگزین وی نمیگردد. مامورین افغانستان، خصوصأ کارمندان دولتی، ارزشی چندانی به مشتریان خود قایل نیستند و تلاش کافی نمی نمایند تا مشکل مراجعین حل گردد. دوم اینکه کمیسیون های چون کیمسیون رادیو تلویزیون به فوریت اقدام خود نمی اندیشند. عدم هم اهنگی میان کارمندان یک اداره، دلیل دیگری است که آنها نمی توانند جای یک همکار غایب را پر کنند. نداشت ظرفیت اداری باعث آن گردیده است که ادارات نتوانند معلومات را طوری ذخیره نمایند که از آن اشخاص متعدد استفاده نمایند. غیر معیاری بودن اسناد باعث آن میشود که صرف یک شخص بتواند از آن استفاده نماید.
Subscribe to:
Posts (Atom)